noorany

آموزش قرآن و تربیتی

 
مسئولیت دین در زندگی انسان، تنظیم روابط انسانی است و روابطی که دین در زندگی انسان به تنظیم آنها می پردازد چهار نوع است:
۱) رابطه انسان با خدا
۲) رابطه انسان با خود
۳) رابطه انسان با دیگران
۴) رابطه انسان با اشیاء و افکار
این روابط جنبه مثبت و منفی دارند. رابطه انسان با خدا گاهی به بندگی، توبه، تضرغ، اخلاص، حسن ظن، شکر و یقین متصف می شود و گاهی به کفر، انکار، استکبار و سوءظن. رابطه انسان با دیگران گاهی به تندی، زورگویی، ملامت، دشمنی، جنگ، بغض، خیانت و تنفر متصف می شود و گاهی به نرمی، بخشش، آسان گیری، تسامح، خدمت، دوستی، نیکی و امانت.

● نمونه هایی از رابطه انسان با خود در قران
 
روش قران در این مساله این است که در ضمن مفاهیم متعدد، موارد این رابطه را بیان می کند و با لطافت از آنها می گذرد، به نحوی که انسان به سادگی متوجه تصور و فهم جدید از روابط انسان نمی گردد، اما وقتی مجموع آیات را در نظر بگیریم و بعضی را با بعضی دیگر ضمیمه کنیم، در می یابیم که قران فهم و تصور جدیدی از روابط انسانی را برای ما بیان نموده است و افق تازه ای را که در تاریخ تفکر بشر بی سابقه بوده به روی ما گشوده است. در اینجا ابتدا مواردی از آیاتی که رابطه با خود را بیان می کند، ذکر می کنیم و آنگاه به بررسی آنها می نشینیم.

● تحلیل رابطه
 
اکنون به منظور شناخت چگونگی تحلیل این رابطه از سوی قران و نیز چگونگی تفهیم آن بار دیگر به قران بر می گردیم. روش قران در تحلیل رابطه انسان با خودش و نیز در تعامل انسان با خود کاملا جدید بود، قران دشمنی انسانها نسبت به یکدیگر و تجاوز از حدود الهی را ظلم انسان به خود می داند نه به غیر. «هر کسی کار بدی انجام دهد یا به خود ظلم کند سپس از خداوند طلب بخشش کند خداوند را توبه پذیر و بخشنده می یابد.»
● نفس در گرو عمل است
 
این حقیقتی ظریف از حقایق قران است. قران در آنجا که می فرماید: «برای انسان جز حاصل تلاش او نیست.» (نجم:۳۹) حقیقتی بس بزرگتر از حقایق این عالم را بیان می کند و آنجا که می فرماید: «هر کس هموزن ذره ای نیکی کند آن را خواهد دید و هرکس ذره ای بدی کند آن را خواهد دید.» (زلزال: ۸،۷). حقیقت بزرگی را بیان می کند. پس عملی که از انسان صادر می شود چه خوب، چه بد راه انسان را معین می کند. این حقایق برای کسی که قران بخواند و در آن تامل کند، روشن است. ولکن آیا آنطور که مجرمان در این دنیا گاهی از نتایج عمل خود فرار می کنند، انسان قادر است در آن دنیا از نتایج عملش رهائی یابد و از آن فرار کند. در صورت عدم امکان فرار، آنطور که قران می فرماید، چه ضمانتی انسان را به قبول نتایج اعمالش در دنیا وآخرت وادار می کند؟ قران می فرماید: این ضمانت تنها نفس انسان است. به منظور روشن شدن منظور قران به مثال زیر توجه فرمائید: شخصی که به دیگری قرض می دهد، به منظور اینکه در موعد مقرر وصولش ممکن باشد، معمولا ضمانتی را از طرف مقابل دریافت می کند و این ضمان که رهن نام دارد نزد قرض دهنده محفوظ می ماند تا در صورتی که قرض گیرنده منکر شود در آن تصرف کند.
● اصل بقاء عمل
 
این اصل از مهمترین اصول در فرهنگ اسلامی و قریب به نظریه ای است که لاووازیه دانشمند فرانسوی در فیزیک در اثبات (بقاء ماده) ابراز کرده است. طبق نظریه قرآن، هیچ کوشش و عملی از انسان از بین نمی رود، از هر نوعی که باشد، و هر بهره ای از صلاح و فساد که داشته باشد. خداوند می فرماید: «روزی که هر کسی آنچه کار نیک به جای آورده و آنچه بدی مرتکب شده، حاضر شده می یابد، و آرزو می کند کاش میان او و آن [کارهای بد] فاصله ای دور بود. (آل عمران ۳۰)
پس هر کار خیر یاشری که از انسان سر می زند و انسان تصور می کند که گذشت زمان آن را از بین می برد، به آخرت منتقل می شود و آن را پیش روی خویش می بیند، با اینکه ممکن است کاملا آن را فراموش کرده باشد.

ادامه مطلب

+نوشته شده در چهار شنبه 26 اسفند 1389برچسب:رابطه انسان با خود در قرآن,ساعت20:29توسط در پی نور | |